سمفونی صد و هشتاد و سوم

ساخت وبلاگ
خون میریزه...  برمیگرده به دستام نگاه میکنه میگه اینا چیه؟ از کجات داره میریزه؟ میگم از دستم میگه کو ببینم؟! پس چرا زخم نیست؟ لبمو گاز میگیرم میگم بعدا بهت نشون میدم. الان نمیشه. رو بازومه...  میگه بده ببینم! چی چی رو بعدا... میگم زشته! جلو بقیه... لااقل اتاق... خواهش میکنم میگه خیلی خب... مردد و زی سمفونی صد و هشتاد و سوم...ادامه مطلب
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1396 ساعت: 9:36

 زن حسود نیست؛ 
 فقط برخے مسائلُ منصفانـہ و عادلانـہ نمے بینـہ! 
سمفونی صد و هشتاد و سوم...
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 22 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 12:05

وقت هایی هست که شاید بیشتر از هروقت دیگری نیاز داشته باشی که باشند. و بخواهی شان اصلا. اما درست در همان وقت هاست که می بینی اشتباها ترکت می کنند. به خیال خودشان احتمالا تصور کرده اند شعور به خرج داده اند اما عمیقا دگرگونت می کنند. حالت را بد می کنند. و می خواهی تمام بودن های دیگرشان را هم بالا بیاوری.  درست در همان وقت هایی که حساس شده ای (و حساست کرده اند) باید باشند. حتی دو برابر [!]. باید بمانند. بدون آن که به ناراحت شدن هایشان فکر کنند. بدون آن که به مغزشان خطور کند: "چقدر جدیدا لوس شده!" بدون آن که خودت بگویی جدیدا یکم که نه خیلی زیاد حساس شده ای. و همان ها قطعا جزء بزرگتری از همین حساسیت ایجاد شده ات بوده اند.  احساس می کنم یک ابر بزرگ و سنگین روی دلم سفره پهن کرده. دوست ندارم درباره اش شرح بدهم. دوست دارم نگفته خوانده شوم. دوست دارم مورد احتیاط واقع شوم. و مراعات شوم. مداوا شوم.  آن آدم هایی که دوستشان داری اما درکت نمی کنند هم شاید بروند. به هر حال این خلق و خو سوغاتی هایی هم به همراه دارد. درک یا ترک! حال، در این حال نزار باید انتظار همه چیز را داشته باشی.  سمفونی صد و هشتاد و سوم...ادامه مطلب
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 20 تاريخ : شنبه 18 دی 1395 ساعت: 12:05

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
سمفونی صد و هشتاد و سوم...
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 16 تاريخ : شنبه 29 آبان 1395 ساعت: 8:05

 نگاه هاے از رو تردید 
 تظاهر بـہ جدیت 
 نگاه هاے از رو کنجکاوے 
 لبخند 
 نگاه
 خندہ 
 احوال پرسے 
 نگاه هاے دزدکے 
 ... 
 ولے آخرش گیر کسے مے افتے کـہ فکرشم نمے کردے!
سمفونی صد و هشتاد و سوم...
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 17:27

 واے ... بوے عطرِش خیلے بده! 

 واے ... بوے عطرِش... 

 واے ... بوے عطرِش خیلے خوبـہ! 

سمفونی صد و هشتاد و سوم...
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 17:26

 همیشـہ نباید بهش بها بدے و لوسش کنے 

 گاهے باید بهش فحشم بدے 

:)

سمفونی صد و هشتاد و سوم...
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 16 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 22:14

 کنارِ کودکِ درونم نشستم و هاے هاے گریستم... 

سمفونی صد و هشتاد و سوم...
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 17:22

 یکـ/ داشتم فکر مےکردم...      "شین" را دوست دارم.      نـہ...!    چقدر شین را دوست دارم.    در آن همایشِ پُرشکوہ کـہ سهمِ بیشترے از نمایش را شین داشت من همان معشوقِ مشوق بودم.   از نوعِ دلشکستـہ...   در نبودِ "میم".   گردشِ اسلوموشنِ لب و دهانِ شین پاسخِ چشم هاے جستجوگرم را داد: "نگرد... نمےآد."    تکان تکانِ این تصاویرِ محو با حرکاتِ آرام تنها خاطرۀ خوابِ دیشبم شد.   و آن حرف...   "از اول هم مےدانستم... معلوم بود این تو هستے کـہ مےمانے."   صدا آرام و آرامتر مےنشست و روح دور و دورتر مےرفت. [با لبخند]   وقت نشد بنشینیم. کنار هم.   اما وقت شد خاطرہ بازے کنیم. با چهره هاے سمفونی صد و هشتاد و سوم...ادامه مطلب
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 13 مهر 1395 ساعت: 13:02

 - لو، برنامت چیـہ؟   + رو علفا دراز بکشم   - منظورم برنامـہ زندگیتـہ  ___________________ "Tallulah"، روحِ مونثتان را براے یک ساعت و نیم بـہ طرز فریبندہ اے بـہ بازے مے گیرد. احتمالاً تِلولا برترین انتخاب بـہ عنوان فیلم نیست اما پس از دیدنِ آن احساسِ اندوهِ خوشایندے دارید. بـہ علاوہ دیالوگ هاے سادہ در عینِ حال عمیق و پُرمعنا همچنین دو یا سـہ صحنـہ نمادین بـہ شما این اطمینان را مے دهد کـہ انتخابتان درست بوده.   تِلولا روایتِ سـہ زن با سـہ قشرِ گونـہ گون است کـہ در درگیرے اے کـہ "لو" [یا همان تِلولا] ایجاد کرده، دچار سرشتِ مادرانـہ شان مے شوند.   "کرولاین"، مادرِ "م سمفونی صد و هشتاد و سوم...ادامه مطلب
ما را در سایت سمفونی صد و هشتاد و سوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3stigmatac بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 5 مهر 1395 ساعت: 17:05